چکیده:
در کتاب صوتی درخت آلوچه نوشتهی ماجده خسروی، روایت قصه مدام میان زمان حال و گذشته، و موقعیتهای مختلف، حال خوب و بد و هزاران چیز دیگر تاب میخورد و دائم در حال تغییر است. دخترک قصه، که راوی داستان هم خود اوست، از زندگی روستایی و بازیگوشیهایی میگوید که به عادت هرروزهاش تبدیل شده. او بسیاری از اتفاقات را در اطراف خود میبیند، اما معنای آنها را به درستی نمیفهمد و نمیداند که چه حسی در رابطه با آنها باید داشته باشد. مثلاً از دیدن اینکه پدر، مادرش را میزند و مادر با لب خونین روی زمین میافتد وحشت میکند و استرس میگیرد، ولی چون نمیداند چرا بابا مامان را میزند و چرا مامان اعتراضی نمیکند گیج میشود و سکوت میکند. کودکی او، به شاخههای پربار درخت آلوچه و مورچههایی که روی زمین دنبال میکند گره خورده...