چکیده:
بخش قابلتوجهی از حرفهای سخنرانهای انگیزشی را میتوان در یک پیام خلاصه کرد: «پشتکار داشته باشید. جا نزنید. ادامه بدهید.»
جهانی که اینگونه افراد برای ما ترسیم میکنند، شامل اکثریتی است که یک یا چند گام مانده به رسیدن، راه را رها میکنند و اقلیتی که سرسختانه ادامه میدهند؛ در اوج ناامیدی، هنوز امیدوارند؛ و معتقدند که سیاهی شب، همیشه و در هر شرایطی با سپیدی روز به پایان خواهد رسید.
فرض کنیم میپذیرید که «پشتکار، همیشه و همهجا مفید نیست». اگر بخواهید این جمله را به یک گزارهی پذیرفتنی و حکیمانه تبدیل کنید، کافی است سمت دیگر ماجرا را هم به آن بیفزایید (این فرمول جادوییِ ساختن حرفهای حکیمانه است): «گاهی پشتکار ضروری است و گاهی به ضرر شما و هنر، تشخیص این دو وضعیت است.»
در این میان، چالش واقعی همیشه در بخشِ پایانیِ جمله نهفته است: اینکه چگونه این دو وضعیت را از هم تشخیص دهیم.
ست گادین در کتاب شیب (The Dip) به این سوال پرداخته است.