چکیده:
همه ما از انجام کارهای خاصی واهمه داریم و معمولا همین ترسها، بهترین راهنما برای اهدافی هستند که باید به سمتشان حرکت کنیم؛ مثلا اگر ترس از سخنرانی در جمع دارید، عدم تسلط به این مهارت، سقفی نامرئی برای موفقیت شما ایجاد کرده و تا زمانی که آن را به جعبه ابزار خودتان اضافه نکنید، وضع به همین منوال خواهد بود.
اما بهمحض اینکه پای خود را از ناحیه امن بیرون میگذارید، به حصاری که دور خود کشیده بودید، آگاه میشوید. اکنون اهداف زندگی، دستیافتنیتر میشوند و رضایت درونی شما نیز بالاتر میرود. تصور کنید تمام عمر در این حسرت بودهاید که کتاب شعرتان را منتشر کنید. بسیار ناراحتکننده است که در این سالها چنین بار سنگینی را به دوش کشیدهاید. اکنون اگر با این ترس روبهرو شوید و کار را به سرانجام برسانید، علاوه بر فرصتهای فراوانی که به شما روی خواهند آورد، حال خودتان بسیار بهتر خواهد بود و با اعتمادبهنفس بیشتری به سمت اهدافتان حرکت میکنید.